جوکستان
Sms آخر سال
چند شبه که میخوام برم دیگه یکی دوروز باقی مانده منو برایه تمام بدی هایم ببخش حلالم کن سال 1385
......................................................................................................................
یه نفر با یه سرهنگ سوار اتوبوس میشه از سرهنگه می پرسه شما گروهبانید
سرهنگ میگه: نه
باز طرف از سرهنگ می پرسه شما گروهبانید چند بار اینو میگه آخر سرهنگه عصبانی میشه ومی گه آره
طرف میگه: چرا پس لباس سرهنگ ها رو پوشیدی.
به یه نفر میگن چرا طرفدار شعر نو هستی طرف میگه چون تو این سال جدیدی که داره میاد میخوام حداقل یه چیزم نو باشه.
خانومه به خدمتکارش میگه چرا از جایی که قبلا کار میکردی رضایتنامه نداری
خدمتکار میگه چون هرجا برای کار میرم اون قدر میمونم که همه میرن.
اولی:امسال تابستون خیلی خوش گذشت
میگن چرا
میگه چون سال قبل 3تا تجدید داشتم ولی امسال کلا رد شدم
یه جغد رو به جای طوطی به یه نفر میفروشن بعد از چند ماه ازش میپرسن طوطی حرف زدن یاد گرفته
طرف میگه نه ولی خیلی دقت میکنه
کلیماکاتور
هنوز هم در پی جراحی مگردم تا سرنوشت من و تو را بهم پیوند بزند
سیاستمدار اولین کسی را که میکشد احساسش است
هیچ فضانوردی قبل از معتاد به فضا نمیرسد
تفاوت دید من و تو در نمره ی آن است
وقتی برق از چشمانت میپرد فیوز دلم میسوزد